مطالب ویژه
دانلود رمان آرمانهای یک دختر از مریم کشوری

دانلود رمان آرمانهای یک دختر از مریم کشوری

ﻣﻘﺪﻣﻪ:ﻣﻦ دﺧﺘﺮم ﻧﺮم و ﻟﻄﯿﻒ و ﺷﮑﻨﻨﺪه و ﻧﺎزک و ﻧﺤﯿﻒ وﻟﯽ ﻗﻠﻢ روزﮔﺎر
ﭼﻨﺎن ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ را ﻧﻮﺷﺖ ک ب ﮐﻮﻫﯽ اﻫﻨﯿﻦ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪم…..

ﺗﺎ اﻣﺪم ب ﻗﻠﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ اﻋﺘﺮاض ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻤﺎن اﺳﯿﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ….

اﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﺗﺎﺑﺎن دروﻧﻢ را ﺑﻪ ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﺷﺐ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮد…..

ﻫﺮ ﺷﺒﯽ روز ﻣﯿﺸﻮد وﻟﯽ ﺷﺐ درون ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ روز ﻧﺸﺪ….

بخشی از داستان

 

ﺑﻌﺪ از ۰۱ ﺳﺎﻋﺖ از اﺗﺎق ﻋﻤﻞ ﺑﯿﺮون اوﻣﺪم ب ﺟﺮات ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﺑﮕﻢ ﭘﺮ اﺳﺘﺮس ﺗﺮﯾﻦ ﮐﺎری ک اﻧﺠﺎم دادم اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﻮد ﺣﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮر ﻫﻢ ب اﻧﺪازه
اﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﺑﺮام ﭘﺮ اﺳﺘﺮس و ﺳﺨﺖ ﻧﺒﻮد ﻓﮏ ﻧﮑﻨﻢ ﺑﺎﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎ اون ﻫﻤﻪ رﯾﮑﺲ،
رﯾﮑﺴﯽ ب اﯾﻦ ﺑﺰرﮔﯽ اﻧﺠﺎم داده ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺎ اوردن اﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎ اه از ﻧﻬﺎدم ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﺧﺪاﯾﺎ ﺑﺎﺑﺎ ﮐﺠﺎﺳﺖ اﻻن داره ﭼﯽ ﮐﺎر
ﻣﯿﮑﻨﻪ ﭼﺮا ﮔﻮﺷﯿﺶ رو ﺟﻮاب ﻧﻤﯽ ده….
ﺗﻮ اﻓﮑﺎرم ﻏﺮق ﺑﻮد ک ﺑﺎ ﺻﺪاﯾﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮن ب ﺧﻮدم اوﻣﺪم
_ﺳﻼم ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ ب ﭼﻬﺮه ﻣﻬﺮﺑﻮن ﺧﺎﻧﻢ رﺷﻨﻮادی ﻧﮕﺎه ﮐﺮدم ﻟﺒﺨﻨﺪی ﺧﺴﺘﻪ ب روش زدم
_ﻣﻤﻨﻮن ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ ﻫﻤﻮن ﺟﻮر ک داﺷﺖ دﺳﺘﮑﺸﺶ رو در ﻣﯿﺎورد ﮔﻔﺖ
_ﻣﻤﻨﻮن … وﻟﯽ ﺧﺪاﯾﯽ ﻋﻤﻞ ب اﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽ ﺗﻮ اﯾﻦ۰۲ ﺳﺎل ﺧﺪﻣﺘﻢ ﻧﺪﯾﺪم و اﻟﺒﺘﻪ اﯾﻨﻮ ﺑﮕﻢ اﺻﻼ اﻧﺘﻈﺎر ﻧﺪاﺷﺘﻢ ک ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺳﺎل ﺗﺠﺮﺑﻪ از ﭘﺴﺶ ﺑﺮ ﺑﯿﺎﯾﻦ
واﻗﻌﺎ ﮐﺎرﺗﻮن ﻋﺎﻟﯽ ﺑﻮد

ﺑﺎ ﺻﺪاﯾﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﮔﻔﺘﻢ : _ﻣﻤﻨﻮن ﮐﺎر ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮب ﺑﻮد

_ﻣﺜﻞ اﯾﻨﮑﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻫﺴﺘﯿﻦ

_ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺴﺘﻢ
ﺳﺮی ﺗﮑﻮن داد و ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰد ﻣﻨﻢ دﺳﺘﺎﻣﻮ ﺷﺴﺘﻢ و اوﻣﺪم ﺑﯿﺮون…. ﺑﯿﺮون اوﻣﺪن ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻫﺠﻮم ی ﮔﻠﻪ ادم ب ﺳﻤﺘﻢ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﮐﭗ ﮐﺮده ﺑﻮدم
_ ﺧﺎﻧﻢ دﮐﺘﺮ ﭼﯽ ﺷﺪه

_ﻃﺒﯿﺐ ﭼﯽ ﺷﺪ _ﭼﯽ ﺷﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﺣﺮف ﺑﺰن ﮐﺸﺘﯿﺶ
_ﺧﺎﻧﻢ دﺳﺘﻢ ب داﻣﻨﺖ

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 2 میانگین: 3]
خلاصه کتاب
ﻣﻦ دﺧﺘﺮم ﻧﺮم و ﻟﻄﯿﻒ و ﺷﮑﻨﻨﺪه و ﻧﺎزک و ﻧﺤﯿﻒ وﻟﯽ ﻗﻠﻢ روزﮔﺎر
ﭼﻨﺎن ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ را ﻧﻮﺷﺖ ک ب ﮐﻮﻫﯽ اﻫﻨﯿﻦ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪم.....

ﺗﺎ اﻣﺪم ب ﻗﻠﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺘﻢ اﻋﺘﺮاض ﮐﻨﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻤﺎن اﺳﯿﺮ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ....

اﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﺗﺎﺑﺎن دروﻧﻢ را ﺑﻪ ﺗﺎرﯾﮑﯽ ﺷﺐ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮد.....

ﻫﺮ ﺷﺒﯽ روز ﻣﯿﺸﻮد وﻟﯽ ﺷﺐ درون ﻣﻦ ﻫﺮﮔﺰ روز ﻧﺸﺪ....
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان آرمانهای یک دختر
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    مریم کشوری
  • طراح کاور
    سایه سین
  • صفحات
    420
  • منبع تایپ
    رمانکده
لینک های دانلود
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
2 نظر
نظرات
  • مریم کشوری
    26 بهمن 1400 | 21:27

    این رمان مال منه میشه بگین کی انتشارش داده میخوام برش دارم

  • ناشناس
    30 بهمن 1400 | 16:35

    ۹۲ سالشه!

درباره ما
در میان غبار روزگار، قصه‌هایی ناگفته در انتظار نغمه‌ای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازه‌ای به کالبدمان ببخشند. رمان لند، گویی قافله‌ای از راویان قصه‌گو، این نغمه‌ها را به گوش جانمان می‌رساند و ما را به سفری شگفت‌انگیز در قلمرو بیکران داستان‌ها رهنمون می‌شود. رمان لند، پناهگاهی امن برای عاشقان کتاب و قصه‌خوانان حرفه‌ای است. پس اگر در جستجوی لحظاتی ناب در دنیای خیال و قصه‌های مسحورکننده هستید، به جمع خوانندگان رمان لند بپیوندید و نغمه‌ی دلنشین داستان‌ها را در وجودتان زمزمه کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمان لند | دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنزمیباشد.