پاییز که میشه، طُ میان تمام خش خش برگ ها، میان باران، میان همه ی کوچه پس کوچه های پاییز زده، در دل تمام درختانی که زرد و نارنجی شدن هستی.. طُ اصلا میان همه ی لبخند های منی، هنگام قدم زدن تو دل پاییز، موقع خوردن شکلات داغ تو زرد های مهر ماه و بوییدن اولین نارنگی پاییزی.. طُ خود منی، در اول پاییز!
*گاهی مجبوری بر خلاف دلت تصمیم بگیری، بشکنی اما نذاری کسی که تمام وجودته نابود بشه! *
..
•اجبار به خاطر طُ، زیباترین خواستنِ دنیاست!•
تو پاییـ🍂ـز زندگی کن
ا.اصغـرزاده
•صبر هم کفاف این همه درد را نمی دهد!•
زیر لب غر می زنم.
-باشه فرهود خان، بازم بد قولی، حالا بیا دارم برات!
از پشت دسته گل رو روبروی صورتم میگیری و میدونی باز از بدقولیت ناراحتم.
-عفو بفرمایید بانو!
با لبخند بر می گردم سمتت، آخه مگه میشه از تو ناراحت شد!
-علیک سلام، بازم بد قولی!
آروم با نوک انگشتت میزنی به بینیم.
-می دونی که درگیرم چشم آهوی پاییزی، همین یه ساعت هم برا دیدنت کلی منت می کشم بانو!
پشت چشم نازک می کنم.
-منت میزنی!
می خندی، چال گونه ات بهم چشمک می زنه و شیطونه میگه بپرم گازت بگیرماااا!
می فهمی، عقب عقب میری و انگشت اشاره اتو جلو چشمام تکون میدی.
-آی آی آی، شیطونی نداریما!
لبمو کج می کنم و دسته گل رو تو هوا تکون میدم.
-مگه با تو میشه شیطونی کرد، خشک!
باز میخندی و دست به بغل میگی:
-همه چیز درست میشه!
چشمک می زنم.
-کی؟
سرتو میاری جلو و چقدر دلم می خواد ببوسمت!
-پس فردا بابام برمیگرده!
تقریبا جیغ میزنم.
-شوخی میکنی؟
سرتو به چپ و راست تکون میدی.
سلام به همه
چرا رمان بقیش نیست کجا باید برم پیدا کنم؟
منکامل تمومنکردم که نظر بدم .
ولی این درست نیست بیاین نصف رمان رو بزارین داخل سایت.
سلام، رمان فروشیه میتونید فایل کامل رو بخرید، اول رمان هم نوشته فروشی
سلام پس چرا نوشتین رمان به درخواست نویسنده رایگان شد؟