قول بده که یه روز بیای…
اما….
نه نیا… دیگه نیا…
من به نبودت عادت کردم…
به اینکه تموم شب رو تو خیالم باهات قدم بزنم..
ولی بدون من هنوز منتظرتم..
حتی وقتایی که میگم میخوام دیگه برنگرده ….
دقیقا همون لحظه دلم میخواد که برگرده.
به سایه های پشت پنجره خیره بودم..
دو سال پیش من اونجا زندگی میکردم و الان… ادمایی جدید.
با زندگی و داستان جدید.
دوساله تقریبا هر روز از جلوی این خونه رد میشم و منتظر به پنجره خیره میشم تا پرده اتاق کنار بره و صورتش رو ببینم.
ولی نیست…
اون رفته.
و منو اینجا جا گذاشته…کنار این همه خاطره.
کنار این همه ادمی که به دیدن منِ تنها عادت ندارن…
میدونم دیگه بر نمیگرده….. میدونم خیلی ازم دوره.
ولی هر بار که دستمو رو قلبم میزارم سرجاشه.
نگار: باز عین ادمایی که سرود ملی میخونن زل زده به روبه روت سینه ستبر کردی دست رو سینه رفتی تو فکر.
چند بار پلک زدم و برگشتم سمتش دستم رو از رو قلبم برداشتم و گفتم: سرود ملی؟؟
نگار: اره دیگه… اونایی که میخونن اینجوری وایمیسن.
دلم میخواد برگردم به سه روز پیش و دستم بشکنه این رمانو دانلود نکنم
دلم داره میترکه (:
چرا آخه؟ این حجم درد !!!
دلم میخواد برگردم به سه روز پیش و دستم بشکنه این رمانو دانلود نکنم
دلم داره میترکه (:
چرا آخه؟ این حجم درد !!!
بنظرم خیلی قوی نیست ولی قابل قبول بو یکم داستانو واقعیش بکنین من خودم الان تو روبیکا یه کانال زدم همین اسمو داره ولی . ترسناک و براساس واقیت درست شده
SO SAD
تازه دانلود کردم یعنی نخونم؟
خیلی قشنگه ولی خیلی غمگینه ولی قلم زیبایی داشتن
قبمشون زیبا بود ولی خیلی غمگین بود