گلی دختر ساده ای که عاشق سرگرد جذاب داستان میشه، درست شب عروسی میفهمه اون سرگرد دقیقا کی هست و با فهمیدن رازش از ازدواج باهاش پشیمون میشه، سرگرد جذاب داستان بهش اطمینان خاطر میده که کنارش در امانه و اونو از حجله ای که زنها پشت درش منتظرن فراری میده و به یه خونه روستایی میبره تا راحت باشه ولی شب دوم اتفاقی میفته که گلی خودش به سرگرد پناه میبره و…
منتظر قیصر بودم. نه اشتباه نکنین قیصر دوست پسرم نبود. قیصر یه پسر لوتی بود که قدمت کمک کردنمون به هم میرسید به چهارپنج سال پیش… وقتی تو یه شب بارونی که تو تاریکی کوچه آموزشگاه زبان داشتم میدویدم به کلاس برسم به موقع سر رسید و منو از دست دو تا جوون لات و آسمون جُل نجات داد. اونشب قلبم داشت مثل گنجشک میزد. وقتی به آموزشگاه رسیدم و پست میز کنار نسترن نشستم تمام هوش و حواسم رفته بود پی اون جوون خوش تیپ که بازوهای برجسته اش از زیر پیرهن سفید مردونه اش پیدا بود و به جوونکای لات یه درس درست و حسابی داد. اونشب تو تاریکی و بارون جرجر بعد از غروب تو کوچه خلوت آموزشگاه با ترس بدون تشکر دویده بودم سمت آموزشگاه… حالا به مرور میگم چطور بعدش با هم آشنا شدیم.
سلام رمان گلی وسرگرد جذاب کامل چرا نیست
سلام من جلد دوم سرنوشت گلی و سرگرد رو میخوام ،چجوری باید دانلود کنم؟؟؟
عالی
سلام چطورمیشه این رمان روکامل دانلودکرد
سلام رمان بسیار قشنگی هستش جلد دوم این رمان ومیخواستم
سلام رمان بسیار قشنگی هستش جلد دوم این رمان ومیخواستم