مطالب ویژه
دانلود رمان حباب روی آب

دانلود رمان حباب روی آب

دختری با قلبی شکسته درست یک هفته مونده به عروسیش فرار می‌کن. فرار از دست مردی که قدرت دستشه… . پناه بردن به خانواده‌ای که از قضا عروسی پسر بزرگ نزدیکه… یک اتفاق…یک تشابه… یک اسم و رازی که تو یک شب بارونی فاش می‌شه… .

مقدمه:

مدت‌هاست این پا و آن پا می‌کنم.

همانند حبُابی سرگردان که هر لحظه در اوج ممکن است بترکد.

یک قدم رو به جلو و چند قدم به عقب باز می‌گردم.

اما دیگر بس است مرا.

هر چه که بود و هر چه که هست.

خواهمش گذاشت بر لب جویی و می‌سپارمش به آب.

نه؛ چمدانی نیست همراه من.

ندارم هیچ برای بردن.

و اگر مانده بر قلب من چیزی، جا خواهمش گذاشت.

همیشه سبک سفر کردن را دوست داشتم.

فقط خودم باشم و خودم.

نه چمدانی در دست، نه بارسنگینی بر دل شانه‌هایم.

اما کرورکرور حرف ناگفته است مرا.

بغض تا بغض گلایه است مرا.

اما همه را در خویش فرو می‌بلعم و اجازه می‌دهم در تمام رگ‌هایم حل شوند و ناپیدا.

رد قدم‌هایم را گم خواهم کرد، تا هرگز هیچ کس به این جایی که من رسیده‌ام نرسد.

سخت است؛ اما باید که بشود.

من همیشه توانسته‌ام، این بار هم می‌توانم… .

باید رخت بست از این شهر و از مردمانش دور شد.

و من می‌روم، می‌روم تا شاید آخرین زنی باشم که با این داغ بر دل راهی سفر می‌شود… .

بخشی از رمان

[- چرا با عشقت این کارو کردی؟!

تو بازم که بی‌حال و سردی

بگو تقصیر من چی بوده‌ ها؟

تو می‌خواستی بری فهمیدم از بهونه‌هات

چرا من، مگه چیکار کردم که دلت شکست؟

اون چیکار کرد که به دلت نشست؟ ]

بغضش شکست و با صدای بلندی زیر گریه زد، راننده از توی آینه نگاهی انداخت سری تکون داد و به راهش ادامه داد.

[ – بگو به من همه کارات قول و قرارات بازی بوده پس.

تا حالا این طوری شده

که عشقت باشم و حسش نکنی

نگاه توی چشمش نکنی

کسی که حتی یه روزم فکرشو نمی‌کردی بهش فکر نکنی. ]

صدای زنگ گوشی‌ش بلند شد، از پشت پرده‌ی اشک به اسمی که یک روز با افتادنش روی گوشی قلبش می‌لرزید خیره شد. گوشیو خاموش کرد و درون کیفش انداخت.

– حقم نبود آرین…حقم نبود.

و باز اشک‌هاش به پایین ریخت.

[ – تو می‌دیدی اشکای نیمه‌شبامو

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]
خلاصه کتاب
دختری با قلبی شکسته درست یک هفته مونده به عروسیش فرار می‌کن. فرار از دست مردی که قدرت دستشه… . پناه بردن به خانواده‌ای که از قضا عروسی پسر بزرگ نزدیکه... یک اتفاق…یک تشابه… یک اسم و رازی که تو یک شب بارونی فاش می‌شه… .
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان حباب روی آب
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    دختر ماه
  • صفحات
    691
  • منبع تایپ
    رمانکده
لینک های دانلود
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
0 نظر
نظرات

درباره ما
در میان غبار روزگار، قصه‌هایی ناگفته در انتظار نغمه‌ای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازه‌ای به کالبدمان ببخشند. رمان لند، گویی قافله‌ای از راویان قصه‌گو، این نغمه‌ها را به گوش جانمان می‌رساند و ما را به سفری شگفت‌انگیز در قلمرو بیکران داستان‌ها رهنمون می‌شود. رمان لند، پناهگاهی امن برای عاشقان کتاب و قصه‌خوانان حرفه‌ای است. پس اگر در جستجوی لحظاتی ناب در دنیای خیال و قصه‌های مسحورکننده هستید، به جمع خوانندگان رمان لند بپیوندید و نغمه‌ی دلنشین داستان‌ها را در وجودتان زمزمه کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمان لند | دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنزمیباشد.