مطالب ویژه
دانلود رمان سیلاب سرنوشت

دانلود رمان سیلاب سرنوشت

قلبم را در مشتم می‌گیرم تا شدت بی تابی خود را کاهش دهد؛ افسوس هر لحظه درونش ولوله‌ای بر پا می شود که نفس ضعیفم قادر به کنترلش نیست. قبلم با هر تپش هیاهویی از تلخی و شیرینی را در رگ هایم پمپاژ می کند؛ من معصومانه به بازی قلب و احساسم می‌نگرم و رشد می‌کنم. در لا به لای کتاب سرنوشت رشد می‌کنم و نهال کوچک وجودم به درختی تنومند با ریشه هایی قویی تبدیل می‌شود. اجازه نمی‌دهم ترانه‌ی غمگین روزگار نابودم کند. آری دخترک کوچک و ساده آن قدر زمین خورده که حالا نابود نشدنی است! آتش خشم، طوفان قضاوت، سیل تنهایی و سونامی بی‌رحمی را لاجرعه چشیده‌ام و حالا با این دل و روح سرشار از هیاهو به دنبال شهد شیرین زندگی می‌گردم؛ من نابود نشدنی پیروز میدان خواهم شد.

قسمتی از رمان

رو به روی پنجره اتاق وایستاده بودم و از پشت شیشه تمیز و بدون لکه، درخت های کهنسالی که گوشه‌ی حیاط ردیفی کنار هم قرار گرفته بودند رو از نظر می‌گذروندم؛ با اومدن بهار، بشاش و سرزنده به نظر می رسیدند. غروب دل انگیز در آخرین روزهای زمستون توجه درخت ها و گل ها را به خودش جلب کرده بود. طبیعت دلنشین حیاط چنان جذبه‌ای داشت که انگار تا ابد موندگار خواهد بود.
در اتاق با ضرب باز شد و برخوردش با دیوار صدای ترسناکی رو ایجاد کرد؛ ترسیده به سمت در برگشتم. با دیدن چهره‌ی مضطرب رها هم زمان نگرانی و خشم به قلبم هجوم آورد. عصبانیتم رو همراه آب دهنم قورت دادم و پرسیدم: چی شده؟ چرا یک هویی تو اتاق می‌پری آخه؟!
رها بلافاصله نقاب نگرانیش رو از صورتش برداشت و مثل همیشه خونسرد شد؛ سرخوش گفت: هیچی بابا! ترسیدم مثل همیشه عصبی بشی و بخوای یک ساعت غرولند کنی که چرا بی اجازه تو اتاقت اومدم.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
خلاصه کتاب
قلبم را در مشتم می‌گیرم تا شدت بی تابی خود را کاهش دهد؛ افسوس هر لحظه درونش ولوله‌ای بر پا می شود که نفس ضعیفم قادر به کنترلش نیست. قبلم با هر تپش هیاهویی از تلخی و شیرینی را در رگ هایم پمپاژ می کند؛ من معصومانه به بازی قلب و احساسم می‌نگرم و رشد می‌کنم. در لا به لای کتاب سرنوشت رشد می‌کنم و نهال کوچک وجودم به درختی تنومند با ریشه هایی قویی تبدیل می‌شود. اجازه نمی‌دهم ترانه‌ی غمگین روزگار نابودم کند. آری دخترک کوچک و ساده آن قدر زمین خورده که حالا نابود نشدنی است! آتش خشم، طوفان قضاوت، سیل تنهایی و سونامی بی‌رحمی را لاجرعه چشیده‌ام و حالا با این دل و روح سرشار از هیاهو به دنبال شهد شیرین زندگی می‌گردم؛ من نابود نشدنی پیروز میدان خواهم شد.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان سیلاب سرنوشت
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    بهاره یاوری
  • صفحات
    296
  • منبع تایپ
    رمانکده
لینک های دانلود
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
0 نظر
نظرات

درباره ما
در میان غبار روزگار، قصه‌هایی ناگفته در انتظار نغمه‌ای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازه‌ای به کالبدمان ببخشند. رمان لند، گویی قافله‌ای از راویان قصه‌گو، این نغمه‌ها را به گوش جانمان می‌رساند و ما را به سفری شگفت‌انگیز در قلمرو بیکران داستان‌ها رهنمون می‌شود. رمان لند، پناهگاهی امن برای عاشقان کتاب و قصه‌خوانان حرفه‌ای است. پس اگر در جستجوی لحظاتی ناب در دنیای خیال و قصه‌های مسحورکننده هستید، به جمع خوانندگان رمان لند بپیوندید و نغمه‌ی دلنشین داستان‌ها را در وجودتان زمزمه کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمان لند | دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنزمیباشد.