مطالب ویژه
دانلود رمان غرور بی پایان

دانلود رمان غرور بی پایان

«به نام خـــدا»

دلنوشته ی طلوع “شخصیت رمان غرور بی پایان” به نویسندگی مبینا قسمتی…

کردی فراموشم ولی… این جوری از پیشم نرو
من این جا غریبم، کجایی؟ کجـــــایی؟
امان از غم این جدایـــی
غمت رو نذار رو شونم که این کار من نیست
همه رفتن و هیچ کسی دلدار من نیست
کسی به فکر حال واحوال من نیست.
من این جارو بی تو نمی خــــوام.
یه خسته یه عاشق، یه بیمار تنها
تو رفتی نگاه مردم عوض شد
دوباره بارون، توی خیابون
من هنوزم خاطرات تو رو دارم
نکنه خوابی، من ومی تابی
هر شب و هر روز رو با یاد تو سر کردم
هنوزم عکسات توی اتاقــــــه
خونه زندون شده واسه من می بینـــــی؟
تو به جای مـــن حتی تو خوابـــت
داری دستای یـــکی دیگه رو می گیـــــــری
این که کابـــــــــوسه، تورو می بوســـــه
دوباره می پرم از خوابــــــم وآشـــوبم
تو نمی دونی زیر این بارون حتـــی اگه نباشی یــــاد تو می مونـــــــــم
دوباره تنهـــام، صدای اشکـــام
تو خودت باعثـــشی، باعث این دوری
نگو قسمت اینِ، نگو مجبوری
کجای تقدیر نوشتی رفتم؟
بگو کجایی تو تعبیر کدوم فــــــالم؟

بخشی از رمان

با این که تازه دیدمت، انگار یه عمره با منی
انگار داری با اون نگات اسمم وفریاد می زنی
چشمات باهام غریبه نیست یه تیکه از خود منه
دلم داره با نفسام برای تو پر می زنه
تویی که با اومدنت دلم پر از جووونه شد
خونه ی ویروونه ی من بازم دوباره خونه شد
تویی که اومدنت برام دلیل زنده بودنه
تموم آرزوم فقط بدون تو نبودنه
دارم می رم ولی دلم
می خواد باشم کنار تو
می ترسم از این که یه عمر باشم درانتظار تو
بدون تو نمی تونم یه لحظه آروم بگیرم
اشکام سرازیر می شه و از غم وغصه می میرم
آخه مگه به جز تو کی مونده تواین دنیا برام
دیگه کسی رو ندارم من موندم و خاطره ها
اما می دونم که باید دوریت وبه جون بخرم
از پیش تو باید فقط یه یادگاری ببرم
نه تقصیر تو بود نه من

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 2 میانگین: 5]
خلاصه کتاب
کردی فراموشم ولی... این جوری از پیشم نرو
من این جا غریبم، کجایی؟ کجـــــایی؟
امان از غم این جدایـــی
غمت رو نذار رو شونم که این کار من نیست
همه رفتن و هیچ کسی دلدار من نیست
کسی به فکر حال واحوال من نیست.
من این جارو بی تو نمی خــــوام.
یه خسته یه عاشق، یه بیمار تنها
تو رفتی نگاه مردم عوض شد
دوباره بارون، توی خیابون
من هنوزم خاطرات تو رو دارم
نکنه خوابی، من ومی تابی
هر شب و هر روز رو با یاد تو سر کردم
هنوزم عکسات توی اتاقــــــه
خونه زندون شده واسه من می بینـــــی؟
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان غرور بی پایان
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    مبینا قسمتی
  • صفحات
    906
  • منبع تایپ
    رمانکده
لینک های دانلود
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
0 نظر
نظرات

درباره ما
در میان غبار روزگار، قصه‌هایی ناگفته در انتظار نغمه‌ای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازه‌ای به کالبدمان ببخشند. رمان لند، گویی قافله‌ای از راویان قصه‌گو، این نغمه‌ها را به گوش جانمان می‌رساند و ما را به سفری شگفت‌انگیز در قلمرو بیکران داستان‌ها رهنمون می‌شود. رمان لند، پناهگاهی امن برای عاشقان کتاب و قصه‌خوانان حرفه‌ای است. پس اگر در جستجوی لحظاتی ناب در دنیای خیال و قصه‌های مسحورکننده هستید، به جمع خوانندگان رمان لند بپیوندید و نغمه‌ی دلنشین داستان‌ها را در وجودتان زمزمه کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمان لند | دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنزمیباشد.