مطالب ویژه
دانلود رمان درد بی پایان

دانلود رمان درد بی پایان

زمانی که کسی را از دست می دهی از اول متوجه نمی شوی که چه اتفاقی افتاده است! کمی قلبت درد می گیرد… تقلا می کنی و همه چیز برایت دروغی بیش نیست… اما مدتی که میگذرد و آدمی که باید باشد، نیست… دیگر صدایش را نمی شنوی، چهره ی زیبایش را نمیبینی! جای خالیش با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود، آن موقع کم کم عمق فاجعه و درد را احساس می کنی، زمانی که بغض خفه شده در گلویت تو را تا پای مرگ می کشاند. تا ابد انگار حفره ای در قلبت وجود دارد که با هیچ شادی و هیچ گریه ای پر نمی شود. اما تو مجبوری تا همیشه این غم بزرگ‍ از دست دادن را به دوش بکشی، تا ابد ذره ذره آب شوی و با این دوری و جای خالی بسوزی و بسازی

قسمتی از رمان

خانه مثل جهنم داغ بود و صدای گوشی برادرش فضای خانه را پر کرده بود. گرمای شدید و صدای بلند گوشی اعصاب نداشته ی کاوه را به شدت می خراشید. بی حوصله و عصبی سر بلند کرد و گفت: کوهیار دو دیقه اون گوشی کوفتی رو بیصدا کن، سرم درد می کنه.
کوهیار زیر لب چشمی گفت و صدای گوشی اش را کم کرد.
کاوه به پنجره اشاره کرد و گفت: بازش کن دارم خفه میشم!
کوهیار تند از جا برخاست و به سمت پنجره رفت. همان طور که در حال باز کردن پنجره بود نیم نگاهی به برادرش که سخت مشغول کار بود، کرد.
– داداش نظرت چیه امروز رو یه سر بریم بیرون، پیتزا بخوریم؟
کاوه بدون نگاه به کوهیار گفت: تو پولشو می دی؟ لازم نیست توی خونه یه چیزی درست می کنم.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 2 میانگین: 3.5]
خلاصه کتاب
زمانی که کسی را از دست می دهی از اول متوجه نمی شوی که چه اتفاقی افتاده است! کمی قلبت درد می گیرد... تقلا می کنی و همه چیز برایت دروغی بیش نیست... اما مدتی که میگذرد و آدمی که باید باشد، نیست... دیگر صدایش را نمی شنوی، چهره ی زیبایش را نمیبینی! جای خالیش با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود، آن موقع کم کم عمق فاجعه و درد را احساس می کنی، زمانی که بغض خفه شده در گلویت تو را تا پای مرگ می کشاند. تا ابد انگار حفره ای در قلبت وجود دارد که با هیچ شادی و هیچ گریه ای پر نمی شود. اما تو مجبوری تا همیشه این غم بزرگ‍ از دست دادن را به دوش بکشی، تا ابد ذره ذره آب شوی و با این دوری و جای خالی بسوزی و بسازی
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان درد بی پایان
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    حمیرا خالدی
  • صفحات
    127
  • منبع تایپ
    رمانکده
لینک های دانلود
  • اشتراک گذاری
0 نظر
نظرات

درباره ما
در میان غبار روزگار، قصه‌هایی ناگفته در انتظار نغمه‌ای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازه‌ای به کالبدمان ببخشند. رمان لند، گویی قافله‌ای از راویان قصه‌گو، این نغمه‌ها را به گوش جانمان می‌رساند و ما را به سفری شگفت‌انگیز در قلمرو بیکران داستان‌ها رهنمون می‌شود. رمان لند، پناهگاهی امن برای عاشقان کتاب و قصه‌خوانان حرفه‌ای است. پس اگر در جستجوی لحظاتی ناب در دنیای خیال و قصه‌های مسحورکننده هستید، به جمع خوانندگان رمان لند بپیوندید و نغمه‌ی دلنشین داستان‌ها را در وجودتان زمزمه کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمان لند | دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنزمیباشد.