مطالب ویژه
دانلود رمان مجنون عاقل

دانلود رمان مجنون عاقل

خواهر و برادری مستقل که به تازگی از خارج برگشتند و قصد دارند با تلاش‌های خودشون و بدون کمک گرفتن از کسی، شرکت نوپای خودشون رو توسعه بدند.

در این راه با تمام مشکلاتی که براشون به وجود میاد مقابله می‌کنند و محکم می‌ایستند.

این بین با ورود شخصی به زندگی یکنواخت کاریشون، اتفاق‌های سخت و در عین حال شیرینی رو تجربه می‌کنند.

مقدمه:

و خدایی که با سخاوت هر چه تمام‌تر

تو را، در مسیر زندگانی من،

و من را در راه تو قرار داد

که در تمام سقوط و هبوط‌های این مسیر پرتلاطم

کافی باشد، پشت به پشت هم تکیه دهیم

و شانه‌به‌شانه‌ی هم، بگذرانیم تک‌تک طوفان‌های ریز و درشت را

باهم کلیشه‌ها را برعکس کنیم

و پابه‌پای هم، به دنیای جدیدی که خودمان ساخته‌ایم، قدم گذاریم

می‌گذاریم هرکه، هرچه می‌خواهد بگوید!

چرا که ما تنها، همین یک‌بار فرصت زیستن داریم.

بخشی از رمان

افسانه احسانی

به انبوه گل‌هایی که گوشه‌ی اتاقم نگه می‌داشتم آب دادم و کلی قربون صدقه‌شون رفتم و بعد با یک چِک دیگه‌ی خودم توی آینه از اتاق بیرون زدم؛ با یک لبخند خبیث رفتم دم در اتاق آریان که کنار اتاق من بود و تندتند پشت سر هم شروع کردم به در زدن که صداش در اومد.

– باشه باشه، پروردگارا! باز این شروع کرد.

همین‌طور خون‌سرد داشتم در می‌زدم ک یک‌دفعه در باز شد و جلوم ظاهر شد؛ لبخند دندون‌نمایی زدم که چشم‌غرّه‌ای رفت و از بغلم رد شد

– تو نمی‌خوای آدم شی؟

– فرشته‌ها…

پرید وسط حرفم:

– اه اه! این جمله‌ی خز رو دوباره تکرار نکن تو رو خدا!

خنده‌م گرفته بود ولی چیزی نگفتم و پشت چشم نازک کردم که رفت سمت آشپزخونه.

داشت از سه‌تا پله‌ای که چهارتا اتاق خواب‌ها رو از بقیه خونه جدا می‌کرد رد می‌شد که یهو پاش گیر کرد به لبه‌ی فرش و داشت با مخ می‌رفت توی زمین که خودش رو جمع کرد.

این‌ور از دیدن این صحنه جذاب ترکیدم از خنده که صدای مامان بلند شد.

– چیکار می‌کنید باز شما دوتا؟ دیرتون شد که.

آریان زیر لب «زهرماری» بهم گفت و رفت.

هم‌چنان آثار خنده توی صورتم نمایان بود که رسیدم به آشپزخونه‌ی بزرگمون که برخلاف خونه‌های جدید که همه آشپزخونه‌هاشون اوپن هستند، در داشت و کاملاً پوشیده بود.

– سلام مامان گلم.

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 2 میانگین: 3]
خلاصه کتاب
خواهر و برادری مستقل که به تازگی از خارج برگشتند و قصد دارند با تلاش‌های خودشون و بدون کمک گرفتن از کسی، شرکت نوپای خودشون رو توسعه بدند.

در این راه با تمام مشکلاتی که براشون به وجود میاد مقابله می‌کنند و محکم می‌ایستند.

این بین با ورود شخصی به زندگی یکنواخت کاریشون، اتفاق‌های سخت و در عین حال شیرینی رو تجربه می‌کنند
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان مجنون عاقل
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    سین‌ را
  • صفحات
    861
  • منبع تایپ
    رمانکده
لینک های دانلود
  • اشتراک گذاری
دیگر آثار
با عرض پوزش محتوایی جهت نمایش وجود ندارد !
0 نظر
نظرات

درباره ما
در میان غبار روزگار، قصه‌هایی ناگفته در انتظار نغمه‌ای دلنشین بودند تا در تار و پود وجودمان ریشه بدوانند و جان تازه‌ای به کالبدمان ببخشند. رمان لند، گویی قافله‌ای از راویان قصه‌گو، این نغمه‌ها را به گوش جانمان می‌رساند و ما را به سفری شگفت‌انگیز در قلمرو بیکران داستان‌ها رهنمون می‌شود. رمان لند، پناهگاهی امن برای عاشقان کتاب و قصه‌خوانان حرفه‌ای است. پس اگر در جستجوی لحظاتی ناب در دنیای خیال و قصه‌های مسحورکننده هستید، به جمع خوانندگان رمان لند بپیوندید و نغمه‌ی دلنشین داستان‌ها را در وجودتان زمزمه کنید.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق بهرمان لند | دانلود رمان عاشقانه ، رمان پلیسی ، رمان طنزمیباشد.