شب عروسی وحشتناک ترین شب زندگی یه دختره؟ احتمالا برای بقیه اون چنان ترسناک نباشه، اما برای من بود. با ورودم به خونه مون، نفسم بند اومد و ماتم برد. وقتی که رنگ عوض کردن مَردم رو دیدم عرق سردی روی تنم نشست. و زمانی که همه چیز رو فهمیدم، دیگه کار از کار گذشته بود. اون مرد از فرشته ترین آدم دنیا، تبدیل شد به بزرگ ترین هیولای زندگیم. من باید کل زندگیم رو با یه هیولا می گذروندم؟ باید تمام عمرم می سوختم و می ساختم و دم نمی زدم؟ اصلاً چرا باید این بلا سر من می اومد؟
هرگونه استفاده از جلد و متن کتاب به صورت زیراکس، بازنویسی، ضبط کامپیوتری، تهیه CD، نمایشنامه، فیلم¬نامه و استفاده
در سایت¬های مختلف بدون اجازه کتبی ناشر و مؤلف ممنوع است و در صورت مشاهده از متخلفان به
موجب بند۵ از ماده ۲ قانون حمایت از مؤلفان، مصنفان و هنرمندان تحت پیگرد قانونی قرار می¬گیرند.
«بیست و یک سالگی»
با دلی آشوب، آروم ضربه ی کوچیکی به دستش زدم. دوباره پرسیدم:
– می خوای برات مسکن بیارم؟
بدون اینکه تکون بخوره با لحن بدی جواب داد:
– فقط خفه شو.
ماتم برد.
– به خاطر تو کل امروز رو مجبور شدم نقش بازی کنم. فقط خفه شو و برو بخواب.
بین لب هام فاصله افتاد. نمی دونستم باید چیکار کنم یا چی بگم. خشک شدم با حرفاش. خفه شو؟ اون داشت با من اینطوری حرف می زد؟ حس کردم صدای شکسته شدن قلبم رو شنیدم.
دستش رو از روی پیشونیش برداشت و من تازه نگاه از بالا به پایینش رو دیدم. وقتی دید تکون نمی خورم، یک ضرب از جاش بلند شد و به سمتم هجوم آورد.
قلبم توی سینه م فرو ریخت و عقب پریدم. سرم ناخودآگاه پایین افتاد و لال شدم. بازوهام رو گرفت، دیوانه وار سرش رو به سمت صورتم آورد و گفت:
– چیه؟ مگه بهت نگفتم بری گم شی؟ پس چرا هنوز اینجایی؟
“روش اول خریداز طریق زرین پال”
روش دوم خرید از طریق کارت به کارت هزینه
اگه به هر دلیلی با خرید از طریق اینترنت با دو روش بالا مشکل دارید میتوانید مبلغ 30 هزار تومن به شماره کارت زیر کارت به کارت کنید و بعد به شماره تلفن (۰۹۰۲۴۰۸۴۸۵۸) نام رمان رو واتس اپ یا ایتا بفرستین و لینک رمان رو دریافت کنید